کورمی می نویسد که قطبیسازی بهعنوان ویژگی تعیینکننده دموکراسیهای مدرن پدیدار شده واژهای که آنقدر تأثیرگذار است که به عنوان یکی از «کلمات سال۲۰۲۴» برای نشان دادن شکافهای شدید حزبی در عرصه سیاسی انتخاب شد.
قطببندی سیاسی به معنای شکاف عمیق در دیدگاهها و ایدئولوژیهای جناحهای مختلف است که در جوامع دموکراتیک مدرن، از جمله هند، به چالشی اساسی تبدیل شده است. این شکافها، نه تنها به ایجاد اختلاف در گفتمانهای سیاسی منجر میشوند، بلکه انسجام اجتماعی و اهداف ملی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
قطببندی در هند با رشد فناوریهای ارتباطی و نفوذ رسانههای اجتماعی تشدید شده است. این رسانهها اغلب به جای تسهیل گفتوگوهای سازنده، به ابزارهایی برای انتشار اطلاعات نادرست و تحریک احساسات حزبی تبدیل شدهاند.
بهجای گفتوگوهای مبتنی بر شواهد و تحلیل، گفتمانهای سیاسی به منازعات احساسی و شخصی تبدیل شدهاند. این مسئله، امکان یافتن راهحلهای مشترک برای چالشهای ملی را دشوار میکند.
قانون اساسی هند که در ابتدا بهعنوان سندی برای متحد کردن یک ملت متنوع طراحی شده بود، اکنون به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. جناحهای سیاسی مختلف، از این سند بهطور گزینشی استفاده میکنند تا ایدئولوژیهای خود را تقویت کنند.
شخصیتهایی مانند دکتر بی. آر. آمبدکار، که معمار اصلی قانون اساسی است، اغلب بهطور گزینشی تفسیر میشوند. برخی جناحها او را بهعنوان نماد برابری و عدالت اجتماعی معرفی میکنند. برخی دیگر از تفاسیر خاص او برای حمایت از سیاستهای محافظهکارانه یا تهاجمی استفاده میکنند.
قانون اساسی هند، بهعنوان یک سند زنده، تا کنون نزدیک به ۱۰۰ اصلاحیه را تجربه کرده است. هرچند این اصلاحات بازتابدهنده توانایی قانون اساسی در انطباق با تغییرات زمانه هستند، اما بسیاری از آنها نیز از انگیزههای سیاسی ناشی شدهاند. بهعنوان مثال، افزودن کلمات «سکولار» و «سوسیالیست» به مقدمه قانون اساسی در دوران اضطراری هنوز موضوع بحثهای شدید است. این بحثها بیشتر بر سر تعبیرات حزبی و تاریخی تمرکز دارند تا تأثیرات واقعی این تغییرات.
برای بسیاری از مردم هند، قانون اساسی بهدلیل پیچیدگی و فاصله از زندگی روزمره، یک مفهوم انتزاعی است. قطببندی سیاسی و منازعات مربوط به قانون اساسی، این فاصله را افزایش دادهاند.
دولت و جامعه مدنی باید تلاش کنند تا اصول قانون اساسی را برای مردم روشنتر کنند و نقش آن را در زندگی روزمره نشان دهند.
کورمی به تضاد میان فضای سیاسی فعلی و فضای حاکم بر تدوین قانون اساسی اشاره میکند. بنیانگذاران قانون اساسی در محیطی با بحثهای عمیق و همکاری متقابل کار میکردند. اما امروز، گفتوگوهای سیاسی به جای تحلیل و همکاری، به منازعات احساسی تبدیل شدهاند.
کورمی به چالشهای معاصر اشاره دارد و می نویسد که سیاستمداران بیشتر به گذشته توجه دارند تا حل مشکلات حال و برنامهریزی برای آینده و همچنین جناحهای مختلف از تاریخ بهعنوان ابزاری برای تقویت دیدگاههای ایدئولوژیک خود استفاده میکنند.
کورمی تأکید میکند که قانون اساسی هند هنوز بهعنوان سندی زنده و منعطف پابرجاست. با این حال، برای حفظ این نقش حیاتی، نیاز به گفتوگوهای منطقی و عاری از منازعات حزبی وجود دارد. سیاستمداران باید با تمرکز بر منافع ملی، تلاش کنند تا اعتماد عمومی به قانون اساسی و نهادهای دموکراتیک تقویت شود.
#ذکریایی
https://nagalandpost.com/index.php/۲۰۲۴/۱۲/۲۰/indias-polarized-politics-and-the-constitution/
نظر شما